33

ساخت وبلاگ

سلام..

تمام وجودم پر استرسه...بیدار شدم دیدم شهریار خونست ...میگم چرا نرفتی میگه مقاله  تو مرحله آخره امروز جوابش میاد نمیتونم برم.استرس دارم...پر استرس میشم...برا این خیلی زحمت کشید خیلی ...نمیدونم چی میخاد پیش بیاد دفعه قبل که فرستاد 6 تا داور داشت 3 تا قبول کردن 3 تا رد کردن و یه فرصت دیگه دادن بهش ...خیلی زحمت کشیده...خدا کنه قبول شه...اگه نشه چی....

الان که دوروز مونده به امتحانش...الان وقت جوابش نبود...میترسم خودمو قوی نشون میدم میگم اگه هم رد شد فدای سرت...ولی داغونم داغووون.

بهار جون شمع روشن کردم و دعا مردم از ته ته قلبم که قبول شه...

آبگینه جون سوره واقعه خوندم و دعا کردم...

نذر حضرت معصومه کردم که قبول شد بریم حرمش...

دیگه چکار کنم...

نیاین بگین هرچی خیره...

خیر چیه ..که نتیجه زحماتشو نگیره...

مثل بچه  ای که دلش یه چیزو میخاد هی دست به دامن میشم یه روز امام حسین یه روز امام رضا ...حضرت معصومه...

دیگه نمیدونم...اگه دوست داشتین برام دعا کنید...


خدایا به امید تو...
ما را در سایت خدایا به امید تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4nafas13674 بازدید : 246 تاريخ : پنجشنبه 14 بهمن 1395 ساعت: 15:17