53

ساخت وبلاگ

1-در عین حالی که کار ندارم نمیدونم چرا به هیچ کارم نمیرسم...

2- همیشه با باد صبا اذان صبح و میذارم الان حدود 2 ماهه و با صدای اذان از خواب بیدار میشم و بعد دوباره میخابم تو این دو ماه 2 بار بیدار شدم...نماز صبح و دوست دارم ولی وضو صبح و دوست ندارم ..اگه میشد بدون وضو نماز خوند من همه نمازای صبح و میخوندم..

3-تولدم نزدیکه...همیشه اون اول اولا ازدواجم  انتظار داشتم که شهریار سوپرایزم کنه همش با خودم فکر میکردم این دفعه امسال فرق داره امسال سوپرایزم میکنه ..هرسال هم ضایع شدم...اخه اونموقع ها که دوست بودیم همیشه با هدیه سوپرایزم میکرد همیشه تو 6 یا 7 سال دوستی همیشه غافلگیرم میکرد با هدیه هاش...ولی از اونروزا خیلی گذشته ..یه بار پرسیدم چرا دیگه مثل اونموقع نیستی ..گفت من انقدر درگیرم انقدر ذهنم خستست که وقتی ندارم فکر کنم برا سوپرایزت ...پولامم همه دسته تو هست ...من به ظاهر قانع میشم ولی ته ته قلبم میدونه که اینجوری نیست ..اگه یکی یکیو دوست داره اگه رییس جمهور هم باشه وقت میذاره برا عشقش....من خودمم کاری نمیکنماااابرا تولدش تو دوستی هم نمیکردم ولی شهریار بد عادتم کرده بود.. ..ولی امسال دیگه توقع ندارم   انقدر وضیعتم سخته انقدر بلاتکلیفم انقدر هر روز بیدار میشم با خودم میگم چی میخاد بشه یک ماه دیگه دیگه وقت ندارم متوقع باشم از کسی...حالم خوبه تا وقتی که فکر نکنم به وضیعتم ...حالم خوبه تا وقتی سرگرم باشم..برا همین هم اینجا چیزی نمینویسم برا اینکه وقتی میخام بنویسم یادم میفته و ناراحت میشم...

4-دارم بزرگ میشم دارم یاد میگیرم توقع نداشته باشم از کسی تا انقدر اذیت نشم ..دیگه توقع ندارم  از خدا هم توقع ندارم ...وقتی مردم این همه بدبختن من چه حقی دارم نه؟؟این حرفو قبول ندارم هر کسی ظرفیتی داره من ناراحتیام مشکلاتم بالای ظرفیتم شده...

5-قرمه سبزی داریم برا ناهار ..برنج گذاشتم تو پلو پز..

6- بیخیال غصه ..یه چیزی میشه دیگه وقتی نمیتونم  چیزی و تغییر بدیم پس غصشو هم نخوریم....

خدایا به امید تو...
ما را در سایت خدایا به امید تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4nafas13674 بازدید : 332 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 0:31